محل تبلیغات شما

شب است و غربت و خوناب دیده
من این سوز تا وقت سپیده
ز چشمم خون دل جاریست امشب
زیارتنامه‌ام زاری ست امشب
در این عصری که دلها سنگ و چوب است
دلم خون از گذرگاه غروب است
رخ مهتاب هم از گریه‌تر شد
غبار آیینه‌ها را بیشتر شد
دوباره از جدایی در عذابم
خدا را آن سوال بی‌جوابم
تمام هستی‌ام دیدی فدا شد؟
دلم در دشت تنهایی رها شد
مرا این سوز حرمان بی‌سبب نیست
اگر خون ریزد از چشمم عجب نیست
امامم را به زهر کینه کشتند
قسم بر غربت آدینه کشتند
زمین کهف الامان‌ات را چه کردی؟
خراسان میهمانت را چه کردی؟
چه آرامید مردم یار ما رفت
همیشه یاور و غمخوار ما رفت
کنید از اشک دیده آستین‌تر
برای غربت فرزند حیدر
گل کوثر میان آتش و آب
ز سوز زهر جانش در تب و تاب
شراره بر دل آیینه‌ها زد
دم آخر جوادش را صدا زد
کجایی ای تقی آرام جانم
سرور سینه، نور دیدگانم
مرا زهر جفا خونین جگر کرد
تو را اندر مدینه بی‌پدر کرد

(شهادت مظلومانه آقا امام رضا را به حضرت صاحب امان و ولی امر مسلمین ایت الله سید علی ای و مسلمین سراسر جهان تسلیت )

 

شهادت مظلومانه هشتمین ستاره آسمان تابناک ولایت و امامت

بیانات مقام معظم رهبری درباره دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی

تولد حضرت زینب (س)و روز پرستار

خون ,زهر ,سوز ,غربت ,مسلمین ,آیینه‌ها ,این سوز ,را چه ,شهادت مظلومانه ,را به ,بر دل

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ریحان نیوز کرمانشاه روشن آذر